خلاصه داستان: ملیکه متهم به قاتل شوهرش پس از بیست سال از زندان آزاد می شود. ملیکه که دغدغه دیگری جز پیوستن به دخترش که سال ها در حسرتش بوده نیست، نمی داند که دنیایی پر از دروغ در بیرون در انتظارش است. آنچه در انتظار ملیکه است نه تنها دروغ است، بلکه خانواده کینه توز شوهرش نیز برای انتقام لحظه شماری می کنند. در حالی که ملیکه باید در همان ابتدای زندگی جدید خود مبارزه کند، او بزرگترین نبرد خود را برای ایجاد صمیمیت با دخترش هازال خواهد داشت.
اما این اصلا آسان نیست. چون هازال دختر واقعی ملیکه نیست. هازال بلافاصله پس از فهمیدن راز بزرگ دختر ملیکه از هلیا و چنگیز وارد عمل می شود. اینگونه است که او با برین آکسوی و دخترش دورو آکسوی رودررو می شود. برین که فکر می کرد به راحتی می تواند از شر هازال خلاص شود، بسیار در اشتباه بود. برین در حالی که سعی می کند از شر هازال خلاص شود، مرتکب چنین اشتباهی می شود که ملیکه و دورو را به درون حوادث می کشاند. حالا این فقط یک مسئله زمان است که همه دروغ ها برملا شوند..
خلاصه داستان: گونش، یک فارغالتحصیل جوان، برنامه داره که برای دنبال کردن آرزوهاش به خارج از کشور بره. برادرش به ناحق به زندان میافته و گونش با آیاز، وارث یک شرکت معتبر، آشنا میشه.
خلاصه داستان: فرهان برای کمک به فقرای محله خود از مفسدان می دزدی. هنگامی که فاجعه رخ می دهد، او یک هویت مخفی به خود می گیرد تا به مبارزه خود علیه بی عدالتی و برای زنی که دوستش دارد ادامه دهد.
خلاصه داستان: سریال **"Kötü Kan"** داستان یه پلیس سابق به نام **کارتال** رو تعریف میکنه. کارتال که قبلاً پلیس بوده، الان مسئول امنیت یه کلاب شبانهست، ولی با یه گروه مافیایی خطرناک درگیر میشه. برای اینکه از این مخمصه خلاص بشه، تصمیم میگیره بره پیش بچههاش که سالهاست ازشون دور بوده. حالا باید هم از دست مافیا فرار کنه و هم تلاش کنه تا یه پدر خوب برای بچههاش باشه.
خلاصه داستان: “بهار” هنگامی که با خطر مرگ مواجه میشود، متوجه روی دیگری از زندگی به ظاهر بینقص و بهخصوص همسرش “تیمور” میشود. با بیماری ناگهانی بهار، نظم تمام خانواده بهم میریزد. در این حین “اِورن” در تمام زمینهها رقیب تیمور میشود. بدین ترتیب زندگی بهار با ماجراهایی کمدی-تراژدی از نو شکل میگیرد…
خلاصه داستان: سربازی از جنگ به خانه بازمی گردد تا دوست دخترش را گم شده ببیند، خانواده اش در هم شکسته و محله اش تحت تاثیر جنایت قرار گرفته است. اگرچه او تمایلی ندارد، اما برای محافظت از عزیزانش تبدیل به یک قاتل می شود.